سخنرانی آیت الله سید احمد خاتمی در دارالمبلغین (افتتاحیه سال تحصیلی۹۴)
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، صبح شنبه ۷ شهریورماه ۹۴ در مراسم آغاز سال تحصیلی مدرسه علمیه دارالمبلغین فلسفی، گفت: پس از ۴۳ سال فعالیت در راه طلبگی هنوز خود را در اول راه میدانم، ضمن اینکه اگر یکبار دیگر بخواهم مسیر زندگی خود را ترسیم کنم، قطعا دوباره همین راه را آغاز میکنم.
راه طلبگی بهترین مسیر برای قرب الهی است، علاوه بر این در راه روحانیت کسانی که عاشقانه گام بر میدارند قطعا به مدارج بالای علمی و جایگاه والای اجتماعی میرسند.
امام جمعه موقت تهران با ابراز تاسف در خصوص برخی نگاههای مادی به موضوع طلبگی، تصریح کرد: متاسفانه عدهای طبلگی را مسیری برای کسب و کار و درآمدزایی میبینند، قطعا این نگاه در آخر کار به نتیجهای نخواهد رسید و حتی فرد را میتواند از دین نیز خارج کند.
در سال ۱۳۵۴ به دلیل وقایع پیش آمده در جریان انقلاب اسلامی مدرسه فیضیه بسته بود و در قم بحران حجره و مسکن برای طلاب بهوجود آمده بود، اما در همان زمان بنده و دوستانم شاهد بودیم که علمای قم تمام تلاش خود را برای تهیه محلی برای اسکان طلاب انجام میدادند، ضمن اینکه خود من و برخی از دوستانم برای دوماه روی سنگ فرش زندگی میکردیم، اما امروز وقتی آن خاطرات را مرور میکنم وقایع آن زمان را بهدلیل همدلی موجود در بین طلاب، بهترین خاطرات زندگی خود میدانم.
علامه طباطبایی در زندگی خود با وجود تمام کمبودهای مادی هرگز دست از تحصیل علم برنداشت و حتی وقتی از سوی پزشکان برای مطالعه منع شد، باز بهکار خود ادامه داد و تفسیری ۲۰ جلدی المیزان را تالیف کرد.
راه طلبگی مستلزم عشق است
اهداف طلبگی در برخی از افراد تفاوت دارد،شاید کسانی باشند که تنها میخواهند از راه طلبگی به یک شغل و منبع درآمد برسند، برخی از این افراد در این راه موفق نیز میشوند اما باید در نظر داشت که هرگز فردی که نیت خود را کسب درآمد از لباس روحانیت قرار داده نمیتواند به جایگاهی که امثال امام راحل و شهید مطهری داشتند برسد.
کسی که تقوا دارد در راه سعادت میماند و بهطور حتم پیروز میشود، اما بیتقوایی مقدمات شکست را فراهم میآورد.
افراد بیتقوا در غالب موارد یا توفیق ادامه تحصیل را از دست میدهند، یا اینکه علمی کسب شده آنها در راه مقابله با قرآن و امام عصر(عج) صرف میشود و یا هرچقدر هم که تلاش کنند برکتی در زندگی آنها باقی نمیماند.
باید طلاب جوان در نظر داشته باشند که مسأله مراقبت از نفس بسیار اهمیت دارد، زیرا فردی که در راه کسب علم دست از مراقبت بر میدارد به سرمنزل مقصود نمیرسد، همانطور که در نقطه مقابل فرد آگاه به نفس خود میتواند حتی آدمسازی نیز کند.
علم با تقوا، ضامن برکت است
از بزرگان حوزوی اینگونه نقل شده است که انسان باید همراه با تقوا، مراقب اعمال خود نیز باشد، علاوه بر این مسأله فردی که تقوا پیشعه میکند در هر سمتی هم که باشد قطعا به مدارج عالی میرسد میتواند بر جامعه خود تاثیر بگذارد.
سیر و سلوک تنها مبتنی بر خواندن کتب عرفانی نیست، زیرا افرادی در تاریخ بودهاند که تنها با مراقبت از نفس و سختگیری به خود به مراتب بالایی از عرفان رسیدند.
موضوع مراقبت از خود بسیار اهمیت دارد و کسی که این مسأله را سبک میشمارد قطعا بر اساس وعده الهی در روز قیامت راهی جهنم میشود.
برخی از همین لجاجتها باعث شده است که بخشی از بلاد اسلامی دچار مشکل شود و مردم آن مناطق با خطر رو بهرو شوند.
علم، پلی برای سعادت است
طلابی که تمام وقت خود را صرف تحصیل علم میکنند در پایان راه به جایی میرسند که تمام حوزهها برای تدریس از آنها دعوت میکنند، اما نباید این مسأله به جایی برسد که کسب علم مانعی برای کسب معارف الهی شود.
فردی تمام وقت بر روی منبر است قطعا شبیه روضه خوانان میشود، باید طلاب جوان توجه داشته باشند که موضوع کسب علم الهی بسیار اهمیت دارد و منبرهایی ارزشمند هستند که شاگردان بسیاری جهت آموختن پای آن مینشینند.
قطعا کسی که خود را به اقیانوس معرفت اهل بیت برسانند سعادتمند میشود، در نقطه مقابل نیز افرادی که در دین بدعت ایجاد میکنند قطعا متضرر میشوند و اساس زندگی آنان سر آخر از هم میپاشد.
هیچ علمی بدون بهرهگیری از مواهب اهل بیت به سر منزل مقصود نمیرسد، همانطور که هیچ عالمی بدون اهل نتوانسته به راه خود ادامه دهد.
عشق امام خمینی(ره) به اهل بیت(ع)
امام راحل خود را نوکر اهل بیت(ع) میدانست، حتی زمانیکه ایشان در پاریس حضور داشتند به برگزاری روضه و مجلس عزای حضرت عباس(ع) در روز تاسوعا همت میگماردند
عاشقانه یعنی اینکه آمدند برای امام زمان(عج) سر بدهند و عاشق طلبگی کسی است که می گوید آمده ام وظیفه ام را نسبت به دینم ادا کنم و سختی های راه را نیز به جان می خرد.
وقتی سال ۵۴ وارد حوزه علمیه قم شدند به دلیل اتفاقاتی که در مدرسه فیضیه روی داده بود حوزه دچار بحران حجره و مسکن شده بود و ما حدود ۶۰ روز بدون مسکن بودیم و آنقدر اصحاب صفه زیاد بود که مدرس ها نیز جایی برای اقامت طلاب نداشتند. با تمام این مشکلات در چنین وضعیتی گناه را گواه می گیرم که آن ۶۰ روز از بهترین خاطرات ما بود زیرا خود را با تمام وجود در خدمت دین و امام زمان می دانستیم.
هم حجره ای شهید مطهری می گفت زمانی به دلیل مشکلات مالی نتوانستیم ۲۴ ساعت چیزی بخوریم. صبح روز بعد بنده از مدرسه فیضیه خارج شده و سرانجام طی مسافت بسیاری فردی را پیدا کردند که یک قران به من قرض بدهد. من با آن پول نان سنگکی خریدم، من و شهید مطهری با خوردن آن جان گرفتیم.
دکتر به علامه طباطبایی گفت مطالعه برای چشمانتان ضرر دارد و ایشان فرمودند من چشم را برای مطالعه می خواهم. علامه طباطبایی با وجود درد چشم ۲۰ جلد از میزان نوشتند.
در مسیر طلبگی آنهایی که با بی تقوایی آمدند و ادامه دادند، باختند و آنهایی که با تقوا آمدند و ادامه دادند، بردند.
طلبه بی تقوا بازنده مسیر طلبگی است زیرا بعد از یکی دو سال درس را رها می کند و اگر درس را ادامه دهد تحصیلش در مسیر دین و امام زمان قرار نمی گیرد و زندگی اش برکت مادی و معنوی نخواهد داشت.
به خاطر دارم سال ۵۳ در مشهد یک طلبه به طلبه دیگری گفت خجالت نمی کشی لباست را درمی آوری و در پارک ملت چشم چرانی می کنی. آن طلبه پاسخ داد به تو چه ربطی دارد؟ همین طلبه که لباسش را در می آورد و در پارک ملت چشم چرانی می کرد بعد از انقلاب ابتدا مشغول کتاب فروشی، سپس روزنامه فروشی و سرانجام گدایی شد، بنابراین اگر در این وادی مراقب خود نباشید شکست می خورید و اگر مراقب خود باشید موفق می شوی.
علم باتقوا برکت می آورد لذا اگر خطیب باشی خطیب موفقی می شوی، اگر امام جمعه باشی امام جمعه موفقی می شوی و اگر مولف باشی مولف موفقی می شوی.
آیت الله حسن زاده آملی سالها در درسشان می گفتند کشیک خودتان، زبانتان و چشمانتان باشید.
چه بسا کسانی حتی اسم فصوص یا مصباح الانس را نشنیده اند اما از طریق تقوا به جایی رسیده اند که فصوص خوان ها یا مصباح الانس خوان ها نیز به آنجا نرسیده اند.
اگر فردی در وادی طلبگی به هر چه می خواهد نگاه کند و هر چه می خواهد بگوید و بشنود مصداق این روایت می شود که خداوند به فرشتگان می فرماید او را از هر دلی که می خواهید وارد جهنم کنید.
ضربه ای که علمای فاسد قبل و بعد از انقلاب به اسلام زدند ضربه کمی نبود، برای مثال فردی می خواست درباره بهاییت تحقیق کند اما خود بهایی شد و به تبلیغ آن پرداخت.
هر روزی که از عمر طلبگی ما می گذرد باید خود را بررسی کنیم که آیا معنویت ما افزایش یافته است یا خیر؟ اگر اولین نخ نازک منیت ها را پاره نکردی به نخ های دوم، سوم تبدیل می شود و کار به جایی می رسد که خود را برتر از علمای بلاد می دانیم.
در حوزه علمیه مثل علم، دانش و مولا مثل مثل روغن در آب است، روغن را ولو ته استخر بریزند ذره ذره پیشروی می کند و به روی آب می آید، بنابراین اگر کسی مولا بود و مایه علمی داشت التماسش را می کنند که بیاید فلان جا تدریس کنید.
بنده به خطیبان موفق می گویم کم منبر روید زیرا در غیر این صورت خطیب مجالس زنانه می شوید البته خطیب مجلس اهل بیت بودن افتخار است اما نباید به بخت علمی خود لگد زد.
با حضور و با قصد غربت وارد جلسه درس شوید البته اینها را در دانشگاه ها نمی گویم دلیلش هم مشخص است.