حجت الاسلام و المسلمین عبدالله
خاطره ای از آیت الله حق شناس :
ظاهراً حاج آقای حقشناس رضوان الله تعالی علیه در دوران تحصیل بعد از ساعات درسی به کاری مشغول می شدند، اما در عین حال با جدیت تمام به تحصیل علوم دینی نیز مشغول بودند، و این علوم را با علاقه دنبال می کردند. چندین بار از ایشان شنیده شد: «در اوایل دوران درس وتحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم، حتی گاه از سینهام خون می آمد. سل، مرض خطرناک آن دوران بود، و بیماری من احتمال سل داشت، و دکتر و دارو تأثیر نمیکرد. یک روز تمام ذخیره های خود را که از کار برایم باقی مانده بود، که مزد و اجرت آن کاری که انجام می دادم، روزی یک ریال بود؛ نیمی از آن را خرج و نیم دیگر را ذخیره می کردم، صدقه دادم. شب هنگام در عالم رؤیا حضرت ولی عصر روحی فداه را زیارت کردم، و به ایشان التجاء بردم. دست مبارک را بر سینهام کشیدند و فرمودند: «این مریضی چیزی نیست ، مهم مرضهای اخلاقی آدم است، و اشاره به قلب فرمودند. بیماری سینهام بهبود یافت».
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.